سامسام، تا این لحظه: 12 سال و 25 روز سن داره

مامانی و گل پسرش

اولین قدم

اولین فصل پاییز زندگی قشنگت داره به پایان میرسه ولی مامانی برات بهار و توی تموم زندگیت آرزو میکنه و اما: با تمام شدن پاییز من سومین دندونه قشنگم و اولین دندون از فک بالا رو روز دوشنبه 27 آذر در آوردم تا بتونم چیزای بیشتری رو بهتر گاز بزنم همینطور مامانیمو گاز گازی کنم و البته بعد از چند روز تلاش برای ایستادن توی این کار استاد شدم و در عرض 5 ثانیه هر جایی رو که بتونم میگیرم و می ایستم میخواد میز تلوزیون باشه یا پایه مبل یا میز کامپیوتر و .... و همین طور دیروز یعنی 28 آذر اولین قدم رو هم برداشتم تا راه رفتن رو شروع کنم تا بتونم بهتر آتیش ببارونم مامانی برات قدمهای استواری رو آرزو میکنه شیر مرد من دیگه میتونم برای ما...
29 آذر 1391

دارم بزرگ میشم

سلام دردونه من: عزیزترینم میتونم به جرات بگم که خدا یکی از بهترین فرشته هاش رئ گلچین کرد و برای من و بابایی فرستاد تا زندگی عاشقانه ما رنگ دیگه ای بگیره اصلا نه رنگین کمونی بشه نمیدونم از کجا اومدی که اینطور شادی و خنده رو با خودت برای زندگیمون ارزونی داشتی مامانی نمیتونه چطور احساساتش رو برای تو بهترینش بیان کنه فقط میتونم بگم کاش لیاقت بهترینم رو داشته باشم بتونم اون چیزایی رو که لایقش هستی برات فراهم کنم یه زندگی آروم و پر از شادی که بتونی توی اون به بهترین نحو رشد کنی و به تمام آرزوهای قشنگت برسی عاشقانه دوست دارم حالا بعد از این لاو ترکوندن بریم سر حال و روز این روزای قشنگمون: پسرم داری قد میکشی و...
26 آذر 1391

آتلیه 2

عشق مامان دلم میخواد تمامی لحظات قشنگ زندگیت رو ثبت کنم برای همین برای بار دوم و 8 ماهگی شما رفتیم آتلیه سها و کلی عکس خوشکل ازتون گرفتیم نمیدونی انتخاب بین 300 تا عکس فوق العاده زیبا چقدر سخت بود: گل پسرم رفته پیشواز کریسمس منم حسودیم شد و با گل پسرم چند تا عکس خوشکل انداختم یعنی عاشقتم و اینم جدیدترین اسمورف کشف شده اینم سام فضا نورد کجا میخوای بری مامان و تنها بزاری؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ نفسمی تووووووووووووووووووووووو اینم هندونه شب یلدا که چقدر شیرینه آقا لطفا با اون دستای خوشکلتون برای ما هم یه فال حافظ بگیرید ...
22 آذر 1391

چقدر دیر کردیم

سلام گل گل مامانی امروز اومدم با کلی خبرای جدید باورم نمیشه که یک ماه به وبلاگت سر نزده باشم آخه شما حسابی وروجک شدی و دیگه وقت آزاد برای مامانی نمیزاری حسابی بازیگوشی میکنی و فقط دلت میخواد باهات بازی کنن تا مامانی رو زمین میشینه میخوای ازم بالا بکشی تازگیها هم که با دندونت میخوای ازم بالا بکشی راستی نفسم یک هفته ای هم میشه که میشینی ولی طاقت نداری و زود میخوای بری سراغ فضولی کردن چند شب هم میشه که خیلی بد میخوابی و حسابی بیقراری آخه دندونای بالات دارن در میان و لثه هات حسابی متورم شده میدونم درد داری ببخشید که نمیتونم کاری برات بکنم شما 8 روزه پیش 8 ماهگی رو پشت سر گذاشتی و وارد نهمین ماه زندگی قشنگت شدی البته 9 ...
22 آذر 1391
1